آره میدونم که برای دوست پسر ها تسلیف فرستادم. اما این تبریک برای یه نفر خاصه. دوستی که خیلی دوسش دارم. دوستی که فقط داره بهم انرژی می ده. و با انرژی های قدرت مندش من رو آروم کنه.
ازت ممنونم. اسمت رو نمیگم. اما میدونم که خودن میدونی.
دوستت دارم، چون دوست منی.
روزت هم مبارک
بعد چهار هفته تلاش دوباره سایت بابام رو آپلود کردم.
الآن هم دارم یه سایت داینامیک براش طراحی میکنم.
www.ghaneipour.ir
این آدرس ها رو ببینید واقعا خوبن.
http://sahand2721.parsiblog.com/1753196.htm
http://samaneh23.parsiblog.com/1753191.htm
http://samaneh23.parsiblog.com/1753187.htm
روز دختر بر همه ی دختر خانم های ایرانی تبریک و به همه ی دوست پسر های ایرانی تسلیت میگیم.
روز دختر مبارک
و امروز هیچ ندارم.
خال ام از تهی
خالی ام و پوچ
تنها و تنها
نمیدانم با ید به کجا روم
آرواره ام و بی سرپناه.
قصه ام بی پرواز است
غصه هایم روز افزون
خیلی وقت بود که دست به قلم نشده بودم.
اما بعد از 6 سال زندگی واقعی که توش خودم رو پیدا کردم، این اولین دلنوشته ی منه.
هرچند شاید ناقص و بی مفهوم بیاد، ولی بهم جرات نوشتن میده.
از تمام دوستانم ممنونم. ولی انتها نزدیکه و نزدیک تر به نظر میاد.
واقعا انتها چیه؟
واقعا از کجا نشات میگیره؟
ماهیتش چیه؟ کجای ذهن ماست؟
توی ذهن ما چی هست؟
نمیدونم. به راستی نمیدونم. یا حتی چرا باید بدونم.
وطنی که بخاطرش حاضرم جونم رو هم بدم.
همه ی هدیه های تولدی که معمولا برای پدران مان میگیریم به خودمان بر میگردد. اما این یک هدیه ویژه بود. البته هرچند که ابتدا مقادیری مخالفت کرد. اما قبول کرد.
هدیه امسال من به ژدرم یک وب سایت بود که کارای نقاشی اش را برایش روز اینترنت قرار دادم.
البته بارگذاری هم شده و تا حالا تعدادی هم بازدیدکننده داشته که از دوستانش بوده اند.
امیدوارم که بازم براش جشن تولد بگیریم. اما انصافا انتخاب کادو تولد برای پدر و مادر خیلی سخته
از وقتی که توی شرکت جدید استخدام شدم، تنها زمان کار های شخصیم شده شب تا صبح.
بعد از 5 ماه تلاش، بالاخره طرح ربات جدیدم که باید به .... ارائه بشه، آماده شد.
حالا میمونه یکم مبلغ نقد که بتونم یکی ازش بسازم و ایراداتش رو بر طرف کنم.
خیلی بده که آدم نتونه اطلاعات رو به دیگران بده. حتی کاربرد این ربات رو هم نمی تونم بگم.
چون خطرناکه حسن.
اما یچیزی تو مایه های ماشین اسباب بازی کنترل از راه دوره.
دیگه بجون خودم نمیتونم اطلاعاتی در موردش بدم.
دیشب یه صفحه کلید رو دستم موند.
بعضی اوقات انقدر اعصاب آدم موقع کار خورد میشه که اگه حواست نباشه یکمی خرج رو دست خودت میزاری